کارگران ونزوئلا در کنار کارگران ایران هستند
قطعنامه ی پیش رو، در دومین گردهمایی کارگران کارخانه های اشغال شده آمریکای لاتین در کاراکاس، در تاریخ 25 تا 27 ژوئن، به تصویب رسیده است
دومین گردهمایی کارگران کارخانه های اشغال شده آمریکای لاتین مایل است تا حمایت خود را از جنبش انقلابی توده های ایرانی علیه جمهوری اسلامی، و به طور مشخص، جنبش کارگران ایران در راه دست یابی به حقوق دموکراتیک و خواسته های اقتصادی شان اعلام کند؛ این همایش، هم چنین هر گونه دخالت امپریالیستی در این مسائل را رد می کند
.
مشاهده سرکوب بی رحمانه جوانان و کارگران ایران و علم به این که یک دانشجو یا کارگر، به اتهام سازماندهی یک اعتصاب، تشکیل یک اتحادیه صنفی و یا تظاهرات علیه دولت و رئیس و رؤسا، به زندان می افتد، خشم عظیمی نسبت به دولت ایران در میان کارگران و جوانان در سراسر جهان ایجاد کرده است. بسیاری از روشنفکران ضد انقلاب و رسانه هایی که در خدمت امپریالیزم هستند، با وجود آگاهی از این مسائل، - با بد بینی و عوامفریبی خاص خود – ونزوئلا و ایران، و نیز یک رئیس جمهور انقلابی و ضد امپریالیست را با احمدی نژاد یکسان جلوه می دهند. همایش ما ، این ادعاها را رد می کند.
گرچه دولت احمدی نژاد برای منحرف کردن ذهن توده ها از مشکلات داخلی شان، امپریالیزم آمریکا را مورد نقد قرار می دهد، امّا حتی به مبارزه با دشمنی که نقد می کند پایبند نیست. دخالت نظامی آمریکا در عراق از انفعال دولت ایران و طبقه حاکم این کشور سود می برد، زیرا ایران تضعیف دولت رقیب عراقی را فرصتی برای تقویت نیرو های خود در منطقه می دانست. رژیم ایران به جای طرفداری از یک مبارزه انقلابی متحدانه برای رهایی ملی در کشور همسایه، نقش مهمی در تضعیف این جنبش و انحراف آن به سوی چند صف مذهبی ایفا کرد.
احمدی نژاد مثل پایه گذاران جمهوری اسلامی، از ادبیات ضد امپریالیستی و حامی فقرا استفاده می کند تا حمایت توده ها را جلب کند. اما بگذارید نگاهی به شرایط واقعی مردم ایران تحت دیکتاتوری او بیندازیم. پیش از هر چیز، انقلاب بولیواری در ونزوئلا موجی از سازمان های صنفی و مبارزات جدی کارگران را به راه انداخته است. رئیس جمهور چاوز از کارگران ونزوئلا خواسته است تا کارخانه های رها شده را اشغال کنند و آن ها را تحت کنترل کارگری خود در آورند. اما در ایران، کارگران حق سازماندهی خود یا برپایی یک اعتصاب را ندارند، و اگر از این قوانین تخطی کنند با بی رحمانه ترین سرکوب ها مواجه می شوند. در مورد رانندگان شرکت واحد، وقتی که 3000 نفر از آن ها اقدام به برپایی یک اتحادیه کردند، شرکت واحد این اقدام آنها را با اخراج های دسته جمعی پاسخ داد، و پلیس به رهبران اتحادیه، از جمله اوسالو، دبیر کل، حمله کرد، نیروهای پلیس در زمان حمله به اسالو تلاش داشتند تا زبان او را ببرند.
وقتی فعالین اتحادیه ای در سنندج یک مراسم گرامی داشت روز جهانی کارگر را در سال 2007 سازمان دادند، پلیس با سرکوب وحشیانه به آن ها پاسخ داد. یازده تن از فعالین اصلی به 10 ضربه شلاق و پرداخت جریمه نقدی محکوم شدند. وقتی دو هزار فعال کارگری امسال مراسم روز جهانی کارگر را اجرا کردند، باز هم پلیس به شکل وحشیانه به آن عکس العمل نشان داد و 50 تن از آنها را دستگیر کرد ( برخی از آنها هنوز در زندان هستند). میلیون ها کارگر ایرانی چندین ماه است که دستمزد های معوقه خود را از کارخانه ها طلب دارند. و وقتی برای سازماندهی خود اقدام می کنند با سرکوب وحشیانه رو به رو می شوند.
در حالیکه در ونزوئلا، انقلاب بولیواری روند خصوصی سازی کارخانه های دولتی را متوقف کرد و بسیاری از کارخانه های خصوصی شده را دوباره تحت مالکیت ملی در آورده است، احمدی نژاد در ایران بر سرعت خصوصی سازی شرکت و کارخانه های دولتی افزوده است (167 مورد خصوصی سازی در سال های 2007/8 و 230 مورد خصوصی سازی در سال های 2008/9). سیاست خصوصی سازی در ایران برای مخابرات، فولاد مبارکه اصفهان، شرکت پتروشیمی اصفهان، شرکت بتون کردستان و غیره انجام شده است. لیست کارخانه هایی که قرار است خصوصی شوند، بزرگترین مجموعه پتروشیمی کل کشور، بانک های بزرگ، کمپانی های گاز و نفت و بخش بیمه را نیز شامل می شود.
به همین دلایل، ما از همه کارگران سراسر آمریکای لاتین در خواست می کنیم تا از اقدامات همبستگی با کارگران ایران و مردمی که علیه دولت سرمایه داری احمدی نژاد قیام کرده اند حمایت کنند و این توهم را از میان ببرند که گویا رسانه ها در تلاش هستند تا بذر این جنبش توده های تحت ستم را در ایران بیافشانند.
کاراکاس
ترجمه : نسیم آزادی
27 ژوئن 2009
نامه سرگشادهمازیار رازی:خطاب به کارگران ونزوئلا در مورد حمایت هوگو چاوز از احمدی نژاد